آزاده چشمه سنگی | شهرآرانیوز؛ سال ۵۳ زمانی که علی نصیریان انوشیروان ارجمند را مأمور کرد تا برای تشکیل خانههای فرهنگ به مشهد بیاید، طوری نمک گیر سفره امام رضا (ع) شد که هفده هجده سال را کنار مشهدیها ماند، تاجایی که بسیاری، او را متولد مشهد میدانند، اما حقیقت این است که او زاده خواف بود و این هنر تئاتر بود که نام او را به مشهد پیوند زده بود. قرار بود سروسامانی به هنر مشهد بدهد، اما تشکیل خانههای فرهنگ را تا اغلب شهرستانهای استان خراسان ادامه داد. دل کندن شاگردان از استادی که شبیه پدر بود و بازیگری را با جان ودل به فرزندانش انتقال میداد، کار راحتی نبود. حالا سهم تهرانیها بود که از گنجینه تجربیات عمو انوش بهرهمند شوند.
انتقال دانستههای پیشکسوتان به جوانان، برگ برنده آنها بود که زیربنای فرهنگی کشور را قوی و فردای درخشانی در هنر سرزمین خلق میکرد. این اعتقاد او بود و هرجا مینشست، به آنانی که سودای بازی برابر دوربین داشتند، تأکید میکرد از مسیر تئاتر به سینما و تلویزیون بروند. او همان مسیری را به جوانان توصیه میکرد که آن را زندگی کرده بود. تئاتر، خانه امن او بود. در آن بازی کرده بود. کارگردانی کرده بود. تجربه طراحی صحنه و نور داشت و بارها برای آن از جشنواره تئاتر فجر جایزه گرفته بود. اما آنچه او را در اذهان ماندگار کرد، تصویر وی نه فقط در صحنه نمایش که در ردای لباسهای تاریخی و نقشهای مذهبی بود.
او میدانست که فعالیت در مجموعههای مذهبی مانند راه رفتن روی لبه تیغ است؛ زیرا مردم ما اطلاعات تاریخی مذهبی خوبی دارند و با کوچکترین تحریف در اجرای آثار، معترض خواهند شد. از میان بیش از ۲۰۰ اثری که در رزومه کاری انوشیروان ارجمند به چشم میخورد، سریالهای امام علی (ع)، معصومیت ازدست رفته، مسافری از ری، مختارنامه و ولایت عشق از همه برجسته ترند.
رفاعه بن شداد در مجموعه مختارنامه را بسیاری به یاد دارند، اما نقش اشعث سریال امام علی (ع) برای او چیز دیگری بود. همه چیز این سریال برای او متفاوتتر از باقی آثار بود و در مقام مقایسه با مختارنامه، چیزی شبیه قیاس «لورنس عربستان» با «گلادیاتور» بود. عمق و درام این سریال در برابر اکشن و جلوههای ویژه مختارنامه، حرف بیشتری برای گفتن داشت. این همان متر و معیار انتخاب نقشها برای او بود؛ متن خوب و کارگردانی خوب، فارغ از ژانر و نوع کاراکتر.
انوشیروان ارجمند که در ابتدای انقلاب اسلامی نشان هنری وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی را با خود به خانه برد، بیشترین سالهای عمرش را وقف تولید و اجرای آثار مذهبی کرد. نمایشهای خورشید کاروان، زخم مدینه و اذان صبح، شاهدی بر این ادعاست. سال ۶۶ هم که به دعوت رهبر معظم انقلاب، نمایش شگرد آخرین بنا را به اجرا درآورد، دست خطی بابت این کار از معظم له دریافت کرد. او ۲۳ آذر ۱۳۹۳ درحالی میان اشک و بغض دوستدارانش تا خانه ابدی تشییع شد که همگی برای بار آخر به افتخار سالیان سال فعالیت هنری شرافتمندانه، او را تشویق و تحسین میکردند.